نمایشنامه پنجره به روایت دوستان و پیش کسوتان
با سلام مجدد
راستش چندی پیش شنیدیم و دیدیم که پشت دربهای بسته ی انجمن نمایش قبلی که نامش هم گویا تغییر یافته عده ای از عزیزان و پیشکسوتان هنر نمایش در حال آماده سازی و تمرین یک نمایشنامه خوب و شایسته به نام پنجره نوشته استاد ارجمند علی رضایی و به کارگردانی عزیز بزرگوار استاد احمد حبیب زاده بودند .
همه منتظر شروع اجرا و دیدن این نمایش بودند چون هر چند سال یکبار پیش می آید که هنرمندی به خود جرات می دهد و کاری برای اجرای عموم آماده می سازد . بگذریم
تمام انتظارها به پایان یافت و آن لحظه ی موعود فرا رسید . خبردار شدیم این نمایش نامه قرار است ده روز به اجرا در بیاید . ما هم خودمان را برای دیدن این نمایش آماده کردیم و یک روز مانده به پایان مدت معین شده به سالن رفتیم تا آن کار را به نظاره بنشینیم ( البته اینکه بنده جمع صحبت می کنم به علت این است که چند نفر بودیم ) اینو گفتم که یه وختی سوع تغذیه نه سوع ... ولش کن خب کجا بودیم آها . لحظه ای که وارد سالن شدیم به صحنه ی بسیار زیبا و خیره کننده ای روبرو شدیم ساخت زیبا و فوق العاده ی دکور که زحمت استاد عزیز و فروتنمان استاد پریش که واقعاْ خسته نباشند .
گروهی از بچه ها یک ور و گروهی دیگر ور دیگری نشسته بودیم تا موسیقی شروع نمایش به صدادر آمد و چراغها خاموش شدند همه ساکت شدند وقتی که چراغها روشن شد .
ادامه ماجرا و داستان زیبای ما به روز دیگر .
علیرضا
سلام